جدول جو
جدول جو

معنی میثاق شکستن - جستجوی لغت در جدول جو

میثاق شکستن
(صَ شِ کَ تَ)
عهد شکستن. نقض عهد. شکستن عهد و پیمان. (یادداشت مؤلف). و رجوع به میثاق شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صَ زَ دَ)
عهد بستن. پیمان بستن. قول و قرار گذاشتن:
ز داد اوست زمان کرده با امان وصلت
بحکم اوست قضا بسته با رضا میثاق.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(دَ گُ رَ دَ / دِ)
عهدشکن. پیمان شکن. ناقض عهد. که نقض عهد و پیمان کند. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به میثاق شود
لغت نامه دهخدا